دانلود آهنگ علیرضا افتخاری کو محبت

دل من چرا میخوای منو اسیر وفا ببینی
غنچه وفا نمونده که تو بری اونو بچینی
دل من مگه آزار داری دیگه با وفا چی کار داری
آخه کو عشق کو محبت
باز می خوای منو تو خوار کنی
روزگار منو تار کنی بمونم با درد و حسرت
از دست بی مهری جور آدما
دیگه به لب اومده جونم به خدا
کاش بشه توبه کنم عشق و از دل برونم
نمی دونم باز دل من چی خیال داره
نکنه باز هوای عشق محال داره
طاووس را بدیدم می کـند پر خویش
گفتم مکــن که پر تو با زیب و با فر است
بگریست بگریست زار زار
مرا گفت که ای حکیم
آگه نیی، آگه نیی که دشمن جان من
این پر است
یه روز می شه ای دل که تو تنها بمونی
تو تنها با غم دنیا بمونی
بیا تموم کن این حکایت افسانه
چقدر غصه چقدر بسه حکایت

پخش آنلاین موزیک